کوثر جونکوثر جون، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

نورچشمم، ثمره زندگیم

بچه شیعه!

گل نازم می خوام برات از خاطرات شیرین سفر کربلات بگم. وقتی می خواستیم سوار هواپیما بشیم تا هواپیما رو دیدی گفتی :هواپیمای عباس! (آخه تو خیلی فیلم شوق پرواز رو دوست داشتی که روایت زندگی شهید خلبان عباس بابایی بود ) . هواپیما یکم طول کشید تا بلند بشه تو تمام مدت ساکت بودی و با تعجب همه چیز رو نگاه می کردی ، صندلی پشت ما یک پسر تقریبا هم سن و سال شما داشتن که تمام مدت جیغ زد و گریه کرد تا هواپیما راه افتاد. این پسر کوچولو که تعریفش رو کردم اسمش امیر عباس بود . همسفر و همراه کاروان ما بود. از بغداد تا نجف که سوار اتوبوس بودیم اومد جلو و بلندگو رو گرفت و شروع کرد به مداحی کردن! حیدر مدد رو می خوند. خیلی ناز با اون زبان کودکیش مداحی می کرد. ا...
8 مرداد 1391
1